چند مصاحبه با هواداران ایرانی گروه بی تی اس درباره کمپانی این گروه(جلد1)
کمپانی بیگ هیت اینترتینمنت
در مورد «اهداف کمپانی بیگهیت» میتوان برمبنای یافتههای حاصل از مصاحبههای انجام شده، این اهداف را در ابعاد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، عقیدتی، اخلاقی، زیستمحیطی، زیباشناختی و روانی طبقهبندی کرد.
اهداف اقتصادی کمپانی را میتوان در مواردی مانند: کسب سود بیشتر و بیشتر، تبلیغ غیرمستقیم نظام سرمایهداری، تبلیغ نشان(برند)های جهان سرمایهداری، تبدیل اعضای گروه به بلاگر و ترغیب هواداران به مصرفگرایی بیشتر و بیشتر مشخص کرد. اما در کنار کسب سود بیشتر و بیشتر، اهداف فرهنگی کمپانی را میتوان در مواردی مانند: جنسیتزدایی در عشق، آرایش و پوشش؛ صحّه نهادن بر فرهنگ برهنگی، به نمایش نهادن قدرت فرهنگی کره، ترغیب افراد به سفر و مهاجرت به کره، ترویج زبان کرهای و اثرگذاری در عادات تغذیه هواداران، مشاهده کرد.
اهداف اجتماعی کمپانی را میتوان در مواردی نظیر: الگوبرداری هواداران از ستارهها -در ابعاد صوری و ظاهری، رفتاری و ارزشی-، تحقق جهانی شدن و شهروندی جهانی، جابهجاسازی سبک زندگی تکلیفمدار و قناعتپیشه به سبک زندگی لذّتمدار و مصرفزده و تبلیغ فردگرایی مفرط، ملاحظه کرد.
از منظر مصاحبه شوندگان، اهداف سیاسی کمپانی را میتوان در مواردی مانند: ستایش نظام سرمایهداری و پذیرش اندیشههای ایلومیناتی ملاحظه کرد.
برخی از افراد شرکت کننده در مصاحبههای انجام شده، معنویتزدایی و استقبال از نمادهای شیطانپرستی را جلوههایی از اهداف عقیدتی کمپانی بیگهیت معرفی کرده بودند.
از سوی پاسخ دهندگان، عنوان اهداف اخلاقی کمپانی، ناظر بر جابهجایی اخلاق تکلیفمدار با اخلاق لذّتمدار، تبلیغ اخلاق نسبیتگرا، حمایت از اقلیت جنسی -الجیبیتیکیو- و برتر دیدن نژاد سفید است.
اگر چه کمپانی به صراحت از اهداف زیستمحیطی خویش حرفی به میان نیاورده است، اما به نمایش نهادن اوج مصرف-گرایی آیدولها و ترغیب هواداران در این جهت، مواردی خلاف اهداف زیستمحیطی به شمار میآیند که در سطح اعضای گروه بیتیاس و هوادارانشان قابل مشاهده است.
مصاحبه شوندگان دیگری دامن زدن به برهنگی، استقبال مردان از آرایشهای زنانه و تشویق غیرمستقیم استانداردهای زیبایی مدنظر کمپانی بیگهیت را از اهداف زیباشناختی این کمپانی بر شمرده بودند.سرانجام اهداف روانی مدنظر کمپانی را برخی از مصاحبه شوندگان در توهم زده کردن هواداران، مصرفزده بار آوردن هواداران، تربیت هیجانمدار هواداران، القای هویت ربات مانند (رباتیک)، طرح هویت مرزی جنسی و نظایر آن خلاصه کرده بودند.
مجموعه ویژگیهای که برشمرده شدند، هواداران را میتوانند تبدیل به افرادی مصرفکننده، فردگرا، شهوتزده و ربات مانندی کنند که به بهترین شکل ممکن اهداف نظام سرمایهداری را تأمین میسازند.